گرمک

شیرین ، خنک ، دلچسب و آبدار

گرمک

شیرین ، خنک ، دلچسب و آبدار

شیخ فرزند فروش


شیخی را در دربار ِ حاکم منزلتی بود و صد البته مواجبی


اما از بد روزگار شیخ را پسری بود که هر کجا می نشست به انتقاد حاکم زبان می گشود و نصیحت ها، تنبیه ها و تهدیدهای شیخ نیز به خرجش نمی رفت.


حاکم نیز که از دست پسر ِ شیخ جانش به لب رسیده بود از شیخ پرسید با پسرش چه باید کند؟


شیخ گفت: قربان! هر چه خود مصلحت دانید. او را به شما واگذار کردم.


پس حاکم دستور داد تا پسر شیخ را به نحو مقتضی زبان در کام کنند.


همان شد که حاکم فرموده بود و از شیخ هیچ صدایی در نیامد.


دیری نگذشت که حاکم در نهان دستور داد تا شیخ مفلوک را نیز کله پا کرده و از حلقه ی دربار به بیرون اندازند.


نزدیکی پرسید: جناب حاکم ! شیخ که بخاطر موقعیت شما از پاره تنش گذشت. با او چرا ؟


حاکم گفت: آن پدری که پاره تنش را چنین سهل و آسان به خلق واگذارد ، بر او چه اعتماد است که ما را به جوی نفروشد.



عشق فرزندی به تن چون جان خوش است


از تب اش تن هیــــــچ ، جانها ناخوش است

 


هیــچ دانی بدتــــــــر از یک گـــــرگ کیست؟


آنکه قلب اش سنگـــــی و فرزند کش است

 

 

 

گرمک نوشت: دکتر مهدی را نیز به ترکه ی تغضب در لوای اجازه پدر آبکش کردند. درود بر تمام پدران واقعی که پاره تن شان را  به جان شیرین نفروختند.

نظرات 11 + ارسال نظر
مهدی حسین زاده سه‌شنبه 18 بهمن 1390 ساعت 13:47 http://www.silenzio.blogfa.com

من هم آنجا بودم
که تو آنجا بودی
من و تو باید
راز این مزرعه را فاش کنیم
من و تو باید
مشت موجود دو پا باز کنیم
باز بنویسیم بر دیوار
که همه با هم برابر باشند
سلام.از از آشنایی با شما خوشبختم.اگر مایل به تبادل لینک هستید وبلاگ منو با عنوان (سکوت کوچه های شب ) و با آدرس www.silenzio.blogfa.com لینک کنید و به من خبر بدید.به امید دیدار دوباره

خاطره سه‌شنبه 18 بهمن 1390 ساعت 14:16 http://rahalost.blogsky.com

سلام
شیخی را گفتند:این مقام شیخی چون از دست دادی؟؟خطاب فرمود :به فروختن نزدیکانم....
فروختن فرزند بد نیست ...خدا کند شیوخ دین نفروشند...که اگر عوام کنند ........میشود

دین یا فرزند
مگر قدر فرزند از دین کمتر است؟

مسافر سه‌شنبه 18 بهمن 1390 ساعت 14:23 http://doncorleone.blogsky.com

جدا اینجور پدر ها که همه جیز خودشون رو فدای مصالح خودشون میکنن علی الخصوص فرزندانشون رو
باید از یه جای دیگه دار زد
داداش ممنون از این پست آموزنده

با دار زدن مخالفم
ولی با ایده بکر شما صددرصد موافقم

درود عزیز!

محمدآقایی سه‌شنبه 18 بهمن 1390 ساعت 18:51 http://mohammad-aghaiy.blogsky.com/

منتظر تاریخیم....
حتماً او هم مانند دکتر رضا... یا حاج آقا طبر.... پسرش را عاق کرده....
شاید....

عاق بکنه ولی خاک چرا؟

زهرا چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 01:06 http://loser-in-love.blogsky.com/

سلام
ممنون از محبتتون که سر زدین
شرمندم از بی حوصلگیام

به امید روزهای خوب
موفق باشید

f... چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 13:21 http://yekroozbadazoo.blogsky.com

salam in sher marbut b neveshteye to nist ama dusesh daram....vaezi porcd az farzande khish.hich midani mosalmani b chist?sedqo biazariyo khedmat b khalq.ham ebadat ham kelide bandegist.goft zin meyar andar shahre ma.1mosalman hast.an ham armanist!merc az hozuret bazam bhem sar bzan

مرسی
موفق باشید

مژگان چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 14:00 http://goleandoh.blogfa.com/

عجب
ظاهرا ما بیخبریم از دنیا !!!

تقصیر خبراست که خوب نیستند

کوروش چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 17:16 http:///http://www.korosh7042.com/

هر چه دارد شیخ ما جانا فروشی است
خشتک و حوله و تنبانا فروشی است

راست گو او را چه باشی بهر امرار معاش
زین سبب اوهرچه دارد بهر نادانا فروشی است

چهارصد سالست پوشاکی به تن کرده و گوید
از پیمبر باشد و اینهم مسلمانا فروشی است

او فقط دارد غم ان چند سانت ِ عورتینش
بی تعارف مانده انبانا فروشی است

اندوهم را ای شمایان بیش می سازید و گوئئ
تازه دیدی با ز پرسانا فروشی است؟

یالعجب تاریخ را بهر خران بنگاشتند
کاینچنین پرسان که ایمانا فروشی است

.....................


امید جان میدانم مکدری اما شاید پست اخیرم آرامت کند
دردود بر تو
همیشه دوستت دارم

من به فدای مهری شما

کدورت برای چه

همین که ما را سایه کنار خود نگاه می دارید از سر تاریک زده ما زیاد است
به خورشید حاجتی نیست
قربانت

غریب چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 17:25 http://shor1.blogfa.com/

سلام
جالب بود

مرسی

امیر چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 21:41 http://tehranneshin.blogsky.com

در این دیار کم نیستند پدران پسر فروش باز صد رحمت به شیخ که به
حاکم سپرد نه چون امثالهم از خطه گیلان که خود فتوی دهد .
درود بسیار

میان گرگ ها رقابت بر دریدن است
یک به یک روسیاهتر

فریاد پنج‌شنبه 20 بهمن 1390 ساعت 14:35

سلام امید عزیز.
این آقایون فرزند که هیچ خود را هم به بهای ناچیز دنیا میفروشند .
باش تا ببینی سرلنجام این آدم خود فروشان فرزند فروش دنیا طلب را

هستیم تا ببینیم
مشتاقانه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.