گرمک

شیرین ، خنک ، دلچسب و آبدار

گرمک

شیرین ، خنک ، دلچسب و آبدار

سفر



برای مدتی این کلبه خالی است


امید گرمکی را بد ملالی است

 


وجودم خسته شد از کار و شرکت


سفر رفتم که در آن عشق و حالی است


 

به جایی می روم خاکش دل انگیز


پَرش رنگین تر از گلهای قالی است


 

هوایش تازه از بوی طبیعت


برای مردم شهری خیالی است


 

نمی گویم خدا حافظ که سخت است


فقط جای رفیقان خیلی خالی است

 

 


گرمک نوشت:


برای تجدید قوا و تقویت روحیه چند روزی می روم مسافرت.

مهر دوستان در دل و یادشان هماره در خاطر است.

یاعلی!

دوست


تا دوست مرا پشت و پناه است


بر فــــــرق سرم تاج و کلاه است

 


از دشمـــــن  ِ بدخــــــو نهراسم


چون دوست سپهدار و سپاه است


 

آن شاه که یک دوســـــت ندارد


بیچاره تر از قاطــــــر شاه است


 

با دوست به تـــن کن زره ای سخت


بیدوست تن ات خسته ی راه است




گرمک نوشت:


دلم برای برخی دوستان همراه خیلی تنگ شده است.


دوستانی مثل مسافر عاشق که نبودن شان سخت و سنگین است.


کاش که هرچه زودتر برگردد!

دنیا محل گذرست


یکـــــروز ترا سخت در آغوش کشیدند


یک روز دگر نعـش تو بـر دوش کشیدند


هر روز یکی آمد و در گـــــور یکی رفت


با مرگ ِ یکی مابقی را گوش کشیدند


 منظور از گوش کشیدن شاید همان هوشیار کردن باشد.


 

گرمک نوشت:


میگویند کسی با خواهش از عزرائیل خواست قبل از مرگش پیشاپیش او را خبر دار کند تا مقدمات سفر آخرتش را مهیا کند. روزیکه  عزرائیل برای قبض روحش آمد شیون به راه انداخت که مگر قرار نبود از قبل مرا خبر کنی. عزرائیل گفت: اگر به گوش بودی از مرگ اطرافیانت متوجه این قضیه می شدی!

آنکه حساب پاکست از محاسبه چه باکست


به گرمـــــک دوش گفتا هندوانه

شتـــــر در خواب بیند پنبه دانه


برای گرمی ِ خود مـــــرغ عاقل

نمی سوزد به آتــــــش آشیانه


بهای هسته ای بودن چقدرست؟!

یکی پاسخ بگوید عاقـــــــــلانه


ترا نفت و غنی سازی چه سودی؟!

اگر حاصل نیایـــــــــد آب و دانه


جهان آرامش از دست کسی برد

که شــــر در سر ندارد موذیانه


به بدنامی چناچه شهره گشتی

نباشد چاره ی آن هی بهانه



اگر در سر نداری قصد حیله

مکن در پرده بازی محرمانه


هرآنکس از بدی دل کرده عریان

نمی پوشد لباس مجرمانه


چناچه بی گناهی، چهر بگشا !

بجای فحش و خشم و تازیانه


نکوخو باش تا خوبت ببینند

به خوبی شهره گردی در زمانه


به خوشنامی هرآنکس زندگی کرد

به دنیــــا نـــــــــام او شد جاودانه


 

گرمک نوشت:


این قضیه انرژی هسته ای و مذاکرات نافرجام ایران با 1+5 به این زودی ها تمام نمی شود.

تا قسم حضرت عباس و دم خروس هست بحث و جدل ها ادامه دارد.

تنها این وسط دودش است که نصیب چشم ما می شود.



مخلص کلام: آنقدر پاک باش که هیچ تهمتی به آن رنگ تعلق نگیرد.