گرمک

شیرین ، خنک ، دلچسب و آبدار

گرمک

شیرین ، خنک ، دلچسب و آبدار

اندیشه پرواز


به  سر اندیشه ی پرواز داریم

گلویــــی مملــو از آواز داریم

 

به هر بن بستی افتادیم، از نو

دوباره میـــل یک آغاز داریم

 

جهان بر ما نیــاید تنــگ وقتی

امیدی در دل و سر باز داریم

 

هزاران بنـــــد دیگر هم گذارند

به دست بسته هم اعجاز داریم

با من بیا


با من بیا !

پاهایت را به اعتماد بسپار !

قلبت را دریا کن !

 

ساحلی را می شناسم

پر از ماسه های نرم

با موج هایی آرام

 

آنجا ... دیگر به کفش های تردید

به چشم های منتظر

به قدم های احتیاط

به دست های نگران

و هیچ دلواپسی روح تراشی

نیاز نخواهی داشت!

 

دوباره به من اعتماد کن

دستت را به من بده!

با من بیا !

خدایا!



خدایا!


سپاس بخاطر


همه دادنها و ندادنهایت!

ممنونم خدا!


خدا ممنونم !


اینکه مرا از بهشت بیرون کردی


تا بهشتی بهتر را تجربه کنم!



گرمک: لحظه لحظه های این زندگی را دوست دارم!

جشن نیمه شعبان


وقتی بیایــــی ، دیگر غمی نیست

ظلمت نه در شب، در آدمی نیست

 

وقتی بیایـــــی ، از عشــق سبزت

در هیچ خاکی ، جز خرمی نیست

 

السلام علیک یا ابا صالح المهدی

عاشقانه های امید2


مهمانی چشمانت، دیشب چه صفایی داشت

تندیس تنت در ماه، دیشب چه جلایی داشت

 

از عطر لبت ، جانم، تا صبح نشد هوشیار

این باغچه ی چشمت، دیشب چه هوایی داشت

 

یک عمر عبادت رفت، در پیش رخت بر باد

این بتکده ی قلبم ، دیشب چه خدایی داشت

 

افتاد به آسانی ، در دام تــــو تقـــدیرم

این بخت بلند ِ من، دیشب چه همایی داشت