چرا ایــــــن راه خلــوت تشنه ی توست
چرا ایـــــن خاک غربت تشنه ی توست
چـه چیــزی در وجــــــــــودت گم نموده
که این صحرای محنت تشنه ی توست
هنوز در قصه ی کربلا و حسین حیرانم.
چه کششی در این سرزمین خشک و تشنه بود که دریای وجود حسین را به سوی خود می کشید؟
این روزها بیش از آنکه اندوهناک باشم ، در حیرت دست و پا می زنم.
باید بفهمم!!
درود بسیار رفیق...
خوبین؟
کاش بتوان و بتوانیم که درک کنیم ذره ای از آن خواستن و رفتن را...
سلام...شما نیز چون من اندر خم یه کوچه مانده اید.....لیک زبان ناطق شما کجا و......فراموش کنید از نوع محرمی هندوانه ندادم...حسم را خواستم بگویم
اندر خم یک کوچه هم نیستم
مانده تا خم شود این غرور خیس جوانی
اتفاقا منم دیشب در همین مورد با چند نفر صحبت می کردم ..
چه جالب
درود
من هنوخوب نتونستم درک کنم شاید به قول یه نفر بود میگف هنو بچه ای
ولی خوب بلاخره میفهمم
حداقل سعی مکینم
نمی گذارند فکر کنیم
می گویند ممنوع است
اگر فهمیدیم همه چیز درست میشود امیدخان
اگر ...
درود رفیق
قصه کربلا بسیار ساده است ساده اما عمیق
من اون رو تو یک کلمه خلاصه می کنم : اعتقاد
حق با توئه
باید ریشه اعتقاد را بیشتر ابیاری کرد