درباره من
یک قدم با من بیا
من پر از تنهایی ام
یک نفس با من بخوان
نغمه ی لالایی ام
اندکی اینجا بشین
ساحل دریایی ام
دل به امواجم سپار
من پر از شیدایی ام
ادامه...
پیوندها
جدیدترین یادداشت‌ها
همهبایگانی
- آبان 1394 1
- اسفند 1393 1
- اردیبهشت 1393 1
- شهریور 1392 2
- مرداد 1392 3
- تیر 1392 6
- خرداد 1392 3
- اردیبهشت 1392 8
- فروردین 1392 4
- اسفند 1391 7
- آذر 1391 7
- آبان 1391 7
- مهر 1391 14
- شهریور 1391 13
- مرداد 1391 2
- تیر 1391 4
- خرداد 1391 15
- اردیبهشت 1391 19
- فروردین 1391 14
- اسفند 1390 15
- بهمن 1390 12
- دی 1390 12
- آذر 1390 15
- آبان 1390 12
- مهر 1390 16
- شهریور 1390 15
- مرداد 1390 20
- تیر 1390 16
آمار : 121313 بازدید
Powered by Blogsky
چشمه حیات
به چشمانت بگو دیگر نبندند
که چشمان مرا کردند در بند
حیات ِ من زلال چشمه ی توست
برای زنده ماندن قیمتت چند؟
از آن ترسم که روزی خواب مانی
نیارم طاقت و آیـــد نفس بند
گرمک نوشت: باز هم چشمان یار شیدایم کرد.همیشه تجربه اش شیرین است. امتحان کنید! 
گرمکانه: برای گذشتن از مرز قلوب، ابتدا دروازه های چشم را فتح کن.
امید
سه‌شنبه 22 شهریور 1390 ساعت 13:02
سلام امید شعر خیلی خیلـــــــــــــــــــــــــــــی زیبایی بود
ولی ولی خب من چطور نجربه اش کنم.
ممنون
فقط با عاشق شدن.
بسیار زیبا بود . چشمها گاهی از زبان هم گویا تر با ما سخن می گویند فقط باید فهمید چه می گذرد از پس نگاه ها
باید زبان چشمها را اموخت
خودش هنریست
درود بسیار ...
متن و عکس بسیار زیبا بودند...
به قول حضرت مولانا:
چشم تو ز روزگار خونریزتر است
تیر مژه‌ی تو از سنان تیزتر است
رازی که بگفته‌ای بگوشم واگوی
زانروی که گوش من گرانخیزتر است
مرسی
از شعر و حضرت مولانا بسیار سپاسگزار
بقولی
گویا اول شدم
زچشمش اینهمه شیوا سرودی
اگرچه دیرجانمن زیبا سرودی
تو گویا این چنین اهدایی ات را
برای آن دل شیدا سرودی
مبارک بادت این چشمان زیبا
که ابیاتی زدل جانا سرودی
هوای دیدنش چون در سر افتد
قلم در در شعر و مرکب پر پر افتد
سلام استاد! مشتاق دیدار
سلام
خوبی؟
در نظر بازی ما بی خبران حیرانند . . .
نمیدونم چرا هرکی به پست ما میخوره بی خبره
شعر خیلی زیبا بود
از چی بی خبره؟
قربانت دکی!
راستی امید!
تو پست نوشتنا چه کلکی به بلاگ اسکای میزنی شیطون؟
اخه فک نکنم مثه بقیه معمولی اپدیت کنی وبتو
به ما هم یاد بده
راستی
رنک گوگل گرمک 3 هست
کف کردم
تبریک
مثل خود بقیه
هنوز سر بلاگ اسکای نتونستم گول بمالم
ولی یه روز اینکار را می کنم
راستی فدات
سلام
آه خدای من!!!
خوب این شعرارو میگین ما دلمون میسوزه که
بسیییییار زیبا بود
مثه همیشه
عجب گرمک نوشتی
وقتی برای دلم میگم زیاد به قشنگی شان فکر نمی کنم
ممنون که دلگرمی میدید
تلاش میکنم امید جان
ولی نه واسه وب
وب زیاد مهم نبود،مهم کس دیگس که دارم میمیرم براش...
ولی هنوز بهش نرسیدم
تلاشم واسه رسیدن به اونه
مرسی که هستی
واسه همان تلاش کن
برای همان بنویس و حرفهایت را همان بنویس
شاید بخواند
سلام امیدخان.
مثل همیشه معرکه بود.
وای چه عکس خوشگلی.
وقتی دستانم
از لمس نکردن ماه غصه میخورد
چشمان تو یک منظومه میشود
چشمان تو
چه آرامگاه دلپذیریست نازنین من! ...
چه آرماگاه دلپذیریست چشمانش
خیلی جمله قشنگی است
ممنون
چه ها میکند این نگاه اتش میزند دل را
بدجور آتش می زند
کاری از آتشنشانی هم بر نمی آید
از نظر بازیه ما بی خبره دیگه
منظورم صاحب چشم بود
گرفتم دکی جان!
ولی اونا را دست کم نگیر
هزار تا چشم نهفته دارند
اما امید جان سر بلاگ اسکای گول مالیدی خبر نداری
اخه خبر نامه هایی که از گرمک میاد با همه فرق داره
یه سری کد اینا میاد
فدامدایت
عزیز! مگه اینجا سازمان سیا است که کد بیرون میده
قربان حس کارگاهی ات
چشمانتان بی بلا
چهار چشمتان بی بلا
نفس تان گرم
نفس هایتان مستدام
درود بر شما ، مثل اینکه این هفته ، هفته فوتبالیه! ...تراکتور و استقلال ! ...پرسپولیس و استقلال ! ...و حالا چشم لیلی دروازه و عشق مجنون توپ! ...بابا! اینطوری که چشم طرف کور میشه! ولی عیب نداره ! عشق بازی اشکنک داره ! سر شکستنک داره!
آذرکده
بقول نکرت نظر بازیه دیگه
بازی هم اشکنک داره
از اشکنک هایش هم خواهم نوشت
از هفت خوان عشق تنها گذر کردم
تاب عبورم نیست از خوان چشمانت
زیبا بود
من که از خوان چشمانش گذشتم
رستم دستانم لابد
برای گذشتن از همه مرز ها
۱- چشمها را باید شست
۲- طور دیگر باید نیگاه کرد
۳- اصلا همه مرزها به چشم ختم میشه وگرنه قلب یک دریچه هست که برای نیگاه کردن به درون اون باید چشم رو بکار انداخت گاهی چشم دل گاهی چشم سر
دروازه عشق است چشم یار
چشم یار سلامت و شیدایی مبارک
کاش تصویر چشمی بی تزیین اینجا بود. ناب ناب
همان که همه جوره عاشق می کند
اگر بود که همه عاشق می شدند
خواستم تا حقیقتی را پنهان کرده باشم
چشم ها دریچه ی روح هستند
هیچوقت دروغ نمیگن
هیچوقت
دلم بدجور گرفته است ... اگر مردی بازش کن ...(منظور کلی بود
)
من که می ترسم دست بزنم
سلام بر امید عزیز
مرا ببخشید که بدون خدا حافظی از نظر خوبتان محو شدم .
انشاءالله که این برادر کوچکتان را حلال کنید و بابت برخی گستاخی ها ببخشید...
عزت مستدام ... خدا یارو یاورتان .
اومدم دیدم حذف کردید
نمی دانم چرا
ولی خیلی دلتنگ تان خواهم شد
چشم براه حضورتان هستم
نمی شود شما را فراموش کرد
پس خدا حافظی نمی کنم
امید تو مگه زن نداری؟ خجالت بکش به زنهای نامحرم نگاه نکن!
کدوم زنهای نامحرم؟
حواست کجاست.
کدام چشمی زیباتر از چشمهای همسر من است؟
شعرتان بسیار زیباست وزیباتر از آن وصف چشمان عزیزی ایست (همسر) که لایق ستودن است
ممنون . جدا که ستودنی است
مرسی استاد
سلام امید گرمگ خانه .
شعر زیبایی بود وچشمانی زیباتر .
اگر چشمانش مانند این عکس باشن که محشره .
خدا شما را برای هم نگه داره
از ان هم محشر تر
خدا حفظتان کند
درود بر امید مهربانم
که همیشه باعث شادی و بازتاب عشق است
مگر می شود عزیزی چون تو را که صاحب خانه ای
بی ادرس گذاشت
مشتاق دیدارم
پس مشتاقانه در انتظار ادرس جدید و کلبه سرای حضرت استادم
درود بر امید خان.
زیبا بود.
قربان شما
نمیدونم چرا این همه میگن زیبا بود زیبا بود
باور کن من نبودم تازه اومدم
هر چشمی برای بیننده ی خاصش زیباست
شما هم همینطور
حالا دادا نمیشه یه چشم بزاری این همه لعاب نمالیده بشه و خوشگل باشه
این چیه تو فاز عربا هستی ها
ارایش خلیجی و این برنامه ها
خو چش موش کورم خوشگله اگه این عالمه مالیده باشه
هر چشم موش کوری برای موش کوری دیگر لابد جذاب است
این که عکسه
اون چشمی که من دارم این چشمه باید جلوش لنگ بندازه