گرمک

شیرین ، خنک ، دلچسب و آبدار

گرمک

شیرین ، خنک ، دلچسب و آبدار

تیر غیب


گرمک شیرین بر انبوه گرمکان ِ دکان میوه فروش سخت به خود می لرزید.


پرسیدند: شکر پاره ترا چه شده ؟!! تا بوده مشتاقان گرمک در پای تو لرزیده اند. اما لرز گرمک چیز عجیبی است.


گرمک گفت: ترسم از تیر غیبی است که عنقریب از سوی استرسواری بر سینه ام نشیند و دل و تخمه ام را بیرون بریزد.


پرسیدند: از کدام تیر غیب می گویی؟


گفت: شنیده ام همکاران و همیاران انرژی اتمی را برادران استکبار جهانی به تیر غیب ترور میکنند.


گفتند تو چرا می لرزی؟!!! ترا سننه ؟!


گفت: روزی بر طَبَق گرمکها از سر شیرینی چنان عشوه و طنازی کردم که تا به خود آمدم ، خود را بر سفره دوستان صفرایی سازمان انرژی اتمی یافتم. در کام آنها خوش آمدم و مهر ما در دل آنها بد رقم نشست.


گفتند: اینکه چیز تازه ای نیست. برادران استکبار همیشه اینگونه بوده اند. اما امروز چرا چون بید بر خود می لرزی.


گفت: سخن سردار مرا هراسان کرده است. سردار فرموده اند که امنیت کشور مناسب است. هر گاه سردار سخن از امنیت می گویند مو بر تن نحیف و شیرینم سیخ می گردد.


 

توضیح نوشت: برادران استکبار چیزی مثل همان برادران قاچاقی است. در فرهنگ لغت گرمک در این مورد فقط همین نوشته شده بود.


مرخصی نامه : چند روزی نیستم. برای ریه های دود گرفته ام به دنبال هوای تازه می روم.

نظرات 35 + ارسال نظر
منیعی سه‌شنبه 4 مرداد 1390 ساعت 23:41 http://fh.blogsky.com

سلام امیدجان
از محبتها و نظراتت خیلی خیلی ممنونم. امیدوارم هرجا که هستی بهت خوش بگذره و شاد و سلامت باشی.
این سخن سردار منو یاد فردی می اندازه که در بحبوحه شلوغیا تو خونه ش در طبقه سوم نشسته بود و می گفت اینجا که خبری نیست.

بعضیا تو گوششان پنبه گذاشتن
چاره ای نیست

فریاد چهارشنبه 5 مرداد 1390 ساعت 01:03 http://faryad80.blogsky.com/

سلام .
در این مملکت پر از امنیت نمیدونیم چگونه میتونیم از دست این اراذل واوباشی که ناخوداگاه تیر غیبشان در هر کوچه وباغی بر سرما فرود میاید در آسایش باشیم .

پیدا کردین منو هم خبر کنید

فریاد چهارشنبه 5 مرداد 1390 ساعت 01:05

به این سردار پر حرف وکم ... بفرمایید اگر دوست داری
بیا تو کوچه وشهر ما امنیت بار بزن وبه کشورهای دیگر بفروش .
اگر هم دوست داره میتونه امنیت را صادر کنه

آدرس ؟

فریاد چهارشنبه 5 مرداد 1390 ساعت 01:06

سفر خوب وخوشی همراه با خانواده داشته باشید

سپاسگزارم

فاطمه چهارشنبه 5 مرداد 1390 ساعت 08:41 http://ro0oz.blogsky.com

سلام
درمورد امنیت چیزی نمیگم چون معنیشو بلد نیستم....هنوز درسمون به اونجاها نرسیده.
ولی در مورد مرخصی نامه بگم:برادر این چند روز تو این گرما بدون گرمک چیکار کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

هندونه جایگزینش کنید
به مراتب کم ضرر تر است

فاطمه چهارشنبه 5 مرداد 1390 ساعت 09:05 http://ro0oz.blogsky.com

یادمان رفت بگوییم خوش بگذرد...سوغاتی هم فراموش نشود

سوغاتی گرمک خوبه؟؟؟

صدف چهارشنبه 5 مرداد 1390 ساعت 09:06 http://nazanin-e-man.blogsky.com

جالب بود.
هر جا هستی خوش باشی.

پاینده باشید و خرم

افسانه چهارشنبه 5 مرداد 1390 ساعت 09:12 http://gtale.blogsky.com

سلام
متن جالبی بود
سفرتان به سلامت وخوشی

درود بر شما

شیدا چهارشنبه 5 مرداد 1390 ساعت 11:18 http://banooyedey@blogsky.com

سفر خوش...دلم برای گرمکانه های شما تنگ میشه..

بنده نیز برای قلم خوشنگارتان همینطور

خاطره چهارشنبه 5 مرداد 1390 ساعت 12:52 http://rahalost.blogsky.com

سلام
برای ریه های دود زده مسافرت خیلی خوبه
کاش جایی هم بود وقتی دل از دست همه می گرفت انجا میشد خالی شد از تمام داشته ها ودوبار از نو آغازید

راهش همان سفر است
امتحان کنید

وحید زایری چهارشنبه 5 مرداد 1390 ساعت 14:08 http://goldoost1772.persianblog.ir/

سلام دوست عزیز
مجبورم یه چند روز با هندونه سر کنم !
میگم اگه اذیت میشی ، سیگاری شو تا به دود عادت کنی ... بله برادر ! من توی بچگی از سر کنجکاوی دو تا پک زدم ، اون قدر باحال بود . یک سر دردی گرفتم که دیگه از دود و گرد و غبار و طوفان چیزی حالیم نمی شد .
در مورد امنیت هم باید گفت که :
همه چی آرومه ، اون چقدر خوشحاله ...
(اون را به سلیقه خود جایگزین کنید !)
اوف چقدر حرف زدم !

منم یه بار بچگی امتحان کردم
البته برعکس همه فوت کردم
بعدا فهمیدم ...

اونکه سرخوشه
ولش کن به حال خودش برادر!

بــاران چهارشنبه 5 مرداد 1390 ساعت 15:50 http://the-rain.blogsky.com

سفرت خوش و بی خطر رفیق !

ممنون از دعای خیرت

تنهاى شب پنج‌شنبه 6 مرداد 1390 ساعت 02:16 http://mhi12.blogsky.co

پس با این حساب خدا کند که سردار همیشه از ناامنى سخن بگوید تا دل و تخمه گرمک به بیرون نریزد!

خدا کند

گیس گلابتون پنج‌شنبه 6 مرداد 1390 ساعت 02:53 http://kaskiat.blogsky.com/

کلا سردار و دوستان چیزی نگن و قولی ندن به صواب نزدیکتره

کاملا موافقم

کوروش پنج‌شنبه 6 مرداد 1390 ساعت 04:46 http://korosh7042.blogsky.com/

مثل تیر غیبی که مارا گرفتار آمد
فی البداه ای بر پست قبلی بر سبیل جسارت آمد و نگاشتم بهر گرمک
نمیدانم چه لرزه ای بر اندام نت افتاده م که کپی نگرفتم
امید این مختصر به تیر غیب ان گرفتار نشود
مرخصی خوش بگذرد امیبد عزیز

همیشه دوست داشتم این توفیق نیز مرا دست بدهد
تا بر دیگران مباهات کنم
خوشا به سعادتت

شنگین کلک پنج‌شنبه 6 مرداد 1390 ساعت 11:21 http://shang.blogsky.com

مرخصی خوش بگذرد
درمورد پیش بینی های هواشناسی هم مثل همان
سخن سردار است . برای ریه هایت برو به همانجاکه
گفتند دود هست . که حتما خوش آب و هوا ترین است !

این یکی رو سردار کور خونده
جایش رو خوب بلدم

حدیث پنج‌شنبه 6 مرداد 1390 ساعت 11:49 http://hadis67.blogsky.com/

آپــــــــــــــــــــــــــم
بــــــــــــــــــــــــدو
بیــــــــــــــــــــــــا

منتظـــــــــــــــــــــــــرتـــــــــم نــــــــــــــــــــــــــظر بزاری

چشم حتما

فاطمه پنج‌شنبه 6 مرداد 1390 ساعت 11:50 http://ro0oz.blogsky.com

اومدم بازم بگم خوش بگذره...یادتون نره تو مسافرتم گرمک ببرید و برای ما هم گرمک بیارید

یادم نرفت اتفاقا همراه بردم

احسان پنج‌شنبه 6 مرداد 1390 ساعت 22:12 http://ehsanhp.blogsky.com/

حالا کی بر می گیردی؟

برگشتم

مهسا پنج‌شنبه 6 مرداد 1390 ساعت 23:06 http://rahaetemadi.blogfa.com

سلام عزیزم وب قشنگی داری به منم سر بزنی خوشحال میشم

ممنون خدمت می رسم

نگین جمعه 7 مرداد 1390 ساعت 10:17 http://dele-shishei.blogfa.com



من برای مرگ خود یک بهانه می خواهم

یک بهانه ی پوچ عاشقانه می خواهم

از غمی که می دانی بی تو بودنم مرگ است

بی تو هرگز ...

گر بهانه این باشد من بهانه می گیرم

عاشقانه می میرم ...

دست شما درد نکند
زیبا بود

احمدرضا جمعه 7 مرداد 1390 ساعت 11:32 http://poshtakvaroo.mihanblog.com/

آخ جووون امنیت...

سردار در مورد امنیت ذکر خیر کرده بودند نه نقل و نبات
احمدرضا جان! مطمئنی از حرفت؟؟؟

اوجوبه شنبه 8 مرداد 1390 ساعت 12:08 http://www.ojobeam.blogsky.com

یعنی میرین مسافرت؟!
ببخشید معذرت میخوام گلاب به روتون روم به دیوار این سوال رو میپرسم!
گرمک یعنی چی؟!
آپم

یه چیزی مثل طالبی

فاطمه شنبه 8 مرداد 1390 ساعت 14:03

سلام
بابا چند روز نیومدیم چقد آپ کردی
عالی بودن...
امروز هم کلاغه اومد به من خبر داد
بدو بیا که منم یه آپ کوچولو کردم

حتما
از دست این کلاغه

مریم شنبه 8 مرداد 1390 ساعت 15:22 http://arameshesabz.blogsky.com

سلام
هر وقت از سفر برگشتی خبر کن مردم از بس اومدم دیدم آپ نکردی

اِی به چشم
خب خبرنامه برای همین وقتاست دیگه عزیز!

مانلی شنبه 8 مرداد 1390 ساعت 21:29 http://titi-mz.mihanblog.com

سلام
شما خیلی جالب مینویسی ! یعنی یه جوری مینویسی ! یه جور خاص که خیلی بامزه ست !!!
واقعیت ها و تلخی ها با بیان تازه !
جالبه!

نظر لطف شماست
ممنون

مانلی شنبه 8 مرداد 1390 ساعت 21:31 http://titi-mz.mihanblog.com

مانده تا برف زمین آب شود

مانده تا بسته شود این همه نیلوفر وارونه چتر

نا تمام است درخت.

زیر برف است تمنای شنا کردن کاغذ در باد

و فروغ تر چشم حشرات

وطلوع سر غوک از افق درک حیات.



مانده تا سینی ما پر شود از سنبوسه وعید

در هوایی که نه افزایش یک ساقه طنینی دارد

و نه آواز پری می رسد از روزن منظومه برف

تشنه زمزمه ام.

مانده تا مرغ سر چینه هذیانی اسفند صدا بردار

پس چه باید بکنم

من که در لخت ترین موسم بی چهچه سال

تشنه زمزمه ام؟



بهتر آن است که بر خیزم

رنگ را بردارم

روی تنهایی خود نقشه مرغی بکشم.



(سهراب سپهری)

بابت این شعر قشنگ ممنون
کی بهتر از سهراب

ziba شنبه 8 مرداد 1390 ساعت 23:02 http://zibaaa.blogsky.com/

سلام علیکوم

میگم یه درصد فک کنم ما مردیم یه سر بزنی بد نیست برادر

خدا نکنه
خذمت می رسم. هم سر می زنم هم پا

ziba شنبه 8 مرداد 1390 ساعت 23:15 http://zibaaa.blogsky.com/

زندگیهای امروزه رو دودد گرفته اما نه از اون دودی که همه فک میکنن از کارخونه ها بلند میشه یا ماشینا

دود از سیاهی دل اونایی که اون بالا نشستن و دیگه جای برای نفس کشیدن نمیزاره

ریه های تنم را با هوای تازه کوهستان کارواش کردم
اما نمیدانم با ریه های روحم را چگونه از دود هوای ظلم می شود پاک کرد

بهار یکشنبه 9 مرداد 1390 ساعت 00:10 http://istgaheakhar.blogsky.com

اخه گرمک چرا از امنیت حرف می زنی؟فعلا کلی کارای مهم دارن..گیر دادن به دخترو ÷سرا..رشد اقتصادی..جهانی شدن..و کلی کارای مهم دیگه

راستم میگی
این همه زحمتکش دارند به ملت خدمت می کنند
اونوقت یکی مثل من همش چوب لای چرخشان می کنه
آخه این درسته؟

شنگین کلک یکشنبه 9 مرداد 1390 ساعت 03:21 http://shang.blogsky.com

آقا این مرخصی خیلی طولانی شد
من از این تیر غیب میترسم
من احساس خطر میکنم نکند
طبق عادت معمول برگردید و
سر گرمک را ببرید ؟!
حیف است بخدا

فعلا سر گرمک سلامت است
و از تیر غیب خبری نیست

فاطمه یکشنبه 9 مرداد 1390 ساعت 09:21 http://ro0oz.blogsky.com

سلام به برادر گرمکی خودمان
آمدی ولی چرا دست خالی

سفارش ما یادتان رفت

اونجا گرمک نداشت
هرچی بود سردک بود
جدا که سرد بود. هنوز تنم می لرزد

حبیب یکشنبه 9 مرداد 1390 ساعت 09:33 http://shearvaadab.blogsky.com

سلام. غیبت داشتیم، ببخشید.
کلا تیر غیب مخصوص کسی ست که غره به نداشته هایش می شود.!!!!
نداشته ها یعنی همان چیز هایی که ندارد ولی گمان میکند که دارد

منظور من اون تیر غیب بود. از همونا که ناغافل و ناثواب میاد

hadis یکشنبه 9 مرداد 1390 ساعت 10:17 http://www.hadis67.blogsky.com

HaZeR
HaZeR
HaZeR
HaZeR
HaZeR

حاضریتان ثبت شد

ziba دوشنبه 10 مرداد 1390 ساعت 00:46 http://zibaaa.blogsky.com/

ریه های روحم چه صیغه ای هستش

صیغه جمع است
معلومه چون ضمیر "ها" در آخر ریه است

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.