سوختم
در واپسین طلوع ِآخرین روز
در سکوت های پراز فریاد
مانده گاه این تاریخ
ایستگاه عقربک های ساعت
.....
بی آنکه بر آشفته کنم
خوابی را
و بکاهم از ضخامت حجم ها
و یا ککی را بیدار کنم
از تنی
.....
خاموش شدم
به گاه نرسیدن خورشید
به میانه ی راه
و میز لعنت شده
سرد
که سری خفته بر آن
تا پایان بیگاری یک رئیس
.....
سوختم
وخاموش شدم
نه بیگاه
که به گاه خواب همه
(کورش نادرخانی)
گرمک نوشت:
آن خواب که آتش اش ترا سوخت
از نایــــــــره اش دل خدا سوخت
زینهـــــار از آن شبی که صبحش
گویند فلان بــه شعله ها سوخت
مخلص کلام اینکه جناب وزیر! زبانه های این آتش عاقبت دامنت را خواهد گرفت!
حالا هرچه دلت می خواهد تمسخر کن و تلویحا و ریاکارانه عذرخواهی کن!
کاش سریعتر آتیش همشونو گرفتار کنه
خدا بخواهد همینطور خواهد شد
غصه نخور...آخر این وزیر و دولتش وهمه دار دسته اینا میرن جای که هزاران بخاری نفتی کهنه مشتعل شوند آتششان زند... اسم آنجا جهنم است!
مشتاقیم به رسیدن ان روز
سلام
دست شما و استاد بزرگوار درد نکنه.
فقط دل ما میسوزد و مسولان همچنان بیخیال خیال جماعتند...
سوز اهش دامن گیر است
مطمئن باشید
حق با شماست
آهِ دلِ مظلوم میگیره!
منم ایمان دارم و امیدوارم...
به امید ان روز
شنیده اید که میگویند مرغ همسایه غاز تر است خوب منظور همین ها هستند .
در ایران هر اتفاقی بیفتد با بی اعتنایی از کنارش میگذرند ولی کافیت یک نفر در سوریه یا غزه کشته شود آن را علم کرده ومانند پیراهن عثمان بر سر نیزه میکنند وتا مدت ها به خورد رساانه ها ومردم نادان ما میدهند .
سلام امید خان خوب هستید
لابد خون انها رنگین تر است
مرسی بانو!
چشم ما روشن
شرمنده همه ی مهر توام امید جان
این دل نوشته قابلیت شعری نداشت و بزرگوارانه به مهر نواختی
روی ماهت را می بوسم
سپاس هماره ام را نثارت می کنم
دوستدار تو عزیز نشسته دل
درود بر داداش امید عزیز
انشاالله که به آتش خویش بسوزند
و نیست و نابود شوند
منم با نظر نازنین موافقم، آه مظلوم اگه بخواد بگیره خیلی بد می گیره. می رسه روزی که آه ملت اینارو میگیره
اتفاق تلخی بود
نازنین لایک به کامنتت!!
دعا کن این وزیر یه چیزی طلبکار نشه عذرخواهی پیشکش !
باید کشوری مثل ژاپن باشه تا وزیر به جای استعفا دست به خودکشی بزنه
برای تو می نویسم...
برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست...
برای تویی که قلبم منزلگه عـــشـــق توست ...
برای تویی که احسا سم از آن وجود نازنین توست ...
برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...
برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است...
برای تویی که مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاک خود کردی...
برای تویی که وجودم را محو وجود نازنین خود کردی...
برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است...
... تویی که سـکوتـت سخت ترین شکنجه من است برای
برای تویی که قلبت پـا ک است ...
برای تویی که در عشق ، قـلبت چه بی باک است...
برای تویی که عـشقت معنای بودنم است...
برای تویی که عـشقت معنای بودنم است...
برای تویی که غمهایت معنای سوختنم است...
اپم
بساط کرده ام و تمام نداشته هایم را ﺑﻪ ﺣﺮﺍﺝ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ…
بی انصاف چانه نزن ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺎﯾﻢ …
به قیمت عمرم تمام شده!
ز آدمها بگذر
دلت را گنده تر کن
ناراحت این نباش
که چرا جاده ی رفاقت با تو همیشه یکطرفه است ...
مهم نیست اگر همیشه یک طرفه ای ...
شاد باش که چیزی کم نگذاشته ای
وبدهکار خودت ،رفاقت و خدایت نیستی.
اپپپپپپپپپپپپپپپپپپپپم
قول داده اَم...
گاهـــﮯ
هَر اَز گاهـــﮯ
فانـــوس یادَت را
میاטּ ایـטּ کوچه ها بـﮯ چراغ و بـﮯ چلچلـﮧ، روشَـטּ کنَم
خیالـت راحـَــت! مَـטּ هَماטּ منـــَــم؛
هَنوز هَم دَر این شَبهاے بـﮯ خواب و بـﮯ خاطـــِره
میاטּ این کوچـﮧهاے تاریک پَرسـﮧ میزَنـَم
اَما بـﮧ هیچ سِتارهے دیگـَرے سَلام نَخواهــَـم کَرد...
خیالَت راحَت