آن خفته که از خواب نخیزد به ندایی
سیلش ببــــرد ، هیچ نپرسند کجایی
ای کرده به گوش پنبه، فقط زود درآور
زان پیش که در خواب بــه فریاد درآیی
بــــرای ایستـــادن شاخه هایت با من است
بــــرای غصه هایم شانه هایت با من است
مـــرا از آفتـــــاب ، از روزهای داغ ِ داغ
خیالی نیست، زیرا سایه هایت با من است
پیشاپیش روز مرد بر مردان نیک روزگار مبارک!