می زنی لاف ، ولی زیــــــر لحاف
خفه شو! خالی مبند! قصه نباف!
گوش مان پر شده از حجم دروغ
بی خودی پیچ نخور مثل کلاف
هر که از دور ترا دید شناخت
در رخت نیک هویداست خلاف
در خیالت که بلند است سرت
ما ندیدیــــــم مگر تا سر ناف
ادعایت به سر ِ کوه رسید
کوتهی، کی برسی قله ی قاف؟
بیش انگشت مکن در همه چیز
تا به چیزت نکند بخت شیاف
گرمک نوشت: دیشب خر شدم و چند لحظه ای پای گنده گویی های این یارو نشستم.
هنوز تسبیح به دست در حال استغفارم!
آخ که چقدر از خود ممنون است!
دروغها و گنده گویی هایش تمامی ندارد!
چقدر
ما بدبختیم خداااااااااااااااا ؟!!!
سلام
از شیافش به چان روز شدم
بیخود از خویش و ز نوروز شد
این چه بختیست خدایا مددی
چه سیه طالع و هر روز شدم
همیشه دلنگار باشی امید عزیز
چشم ما روشن! عجب پیدا شدی
ساحل خشکیده را دریا شدی
عکس آن بخت سیه ما را بگو
بخت ما منصور تر حالا شدی
درود بر منصور مصفا
اصلاحیه
از شیافش به چنان روز شدم
مرسی
به به


چه شعری و مشاعره ای
راستی امید جان برای امسال من که سالهاست عطای تی وی خلیفه را بخشیده ام
نگرفتم تو ساعاتی در محضر کدام استاد خالی بندی سپری کرده ای
ولی بد هم نشد
انگیزه ای یرای یک طنز
درود ها بر تو باد
هم انکه بر 63درصدش هنوز پای می فشارد و خودش را به آن راه زده است



قربانت
والا دیگه چشم بصیرت میخواد فهمیدن فرق میان راست و دروغ!!!
خدایا ملتم را از دروغ حفظ کن
الهی امین
سلام
به داداش گلم امید عزیز
کم سعادتی ماست که موفق به حضور نمیشویم
از فرصت استفاده میکنم بیت اشتباه تایپ شده را مجددا تصحیح میکنم با اجازه
از شیافش به چنان روز شدم
بیخود از خویش و ز نوروز شدم
این چه بختیست خدایا مددی
چه سیه طالع و هر روز شدم
دل زیبایت همیشه شاد باد امید عزیز
بازم ممنون
و باز خدا را شاکرم بخاطر قدوم سبز و خوش کلام دوستانی چون شما
پاینده باشید
سلام
اقا امید خوبید؟من برگشتم....اگه دلت برای غم نامه نویسی تنگ شد...بیا من همونم ....چون اینجا تنها جایی که میخوام نقاب نداشته باشم.....رفتم تا رها باشم نتونستم از دوستام جدا شم....
بانو! قبلا گفتم آزموده را ازمودن خطاست
خوشحالم بازم هستید
سلام داداش
خوبی؟ آقا راستش رو چند بار کلمه دشمن رو نام برد تو سخنرانیش؟
امید آخر سر کار دست خودت میدی ها یه یگم لایت ترش کن
برات وبرای خودم بهترین ها رو آرزو میکنم
شاد باشی
گاهی از درزگیری خسته می شوم
نگم اخرش دق میکنم
گوشمون عادت کرده
افرین به گوش شما
بعضی کارها با استغفار حل نمیشه...
کار دیگه بلد نیستم
هی وای من.................
استغفرالله...
و اتوب الیه...
داداش ما نمی بینیم .
شما هم دیگه نبینید
برای همه جای آدم ضرر داره
خود را به کری زدیم
حالا نوبت کوریه؟!
سلام امید جان ...

خیلی وقته اینجا نیومده بودم
مام به این بابا رای ندادیم قبولشم نداریم ...
ولی فکر نمیکنم قشنگ باشه طبع لطیفتو برای مسخره این و آن به کار بندازی ...
موفق باشی
حسین جان! کدوم طبع لطیف
همه جایش آبکش از زخم روزگار است
اینم که میگم از سر درد است نه طبع لطیف
رسیدن بخیر رفیق قدیمی!
عجب یاد گرمک کرده ای
امید نوشت


در بادیه هر کس که سری داشت
از دیدن آن چشم تری داشت
عادت شده این قصه شنیدن
عادت بخدا گوش کری داشت
حقیر نوشت:
این شهر شد پر همه از بوی تغفن
طوفان بلا کنده شجر را همه از بن
ایدوست بیاخانه تکانی کنیم این شهر
ماخسته شده ها زین نکن و کن
ارادتمند امید عزیز
این طبع روانت مرا کشته استاد!


دوستدار کلام شکرریزتم تا بی نهایت
"چرا ما کور شدیم!؟
نمیدانم !
شاید روزی بفهمیم
می خواهی عقیده مرا بدانی؟
بله بگو
فکر نمیکنم ما کور شدیم!
فکر میکنم ما کور هستیم
کور اما بینا!
کورهایی که میتوانند ببینند
اما نمی بینند ..."
این آخرین جمله از متابی بود به نام کوری
یه رمان فوق العاده که دو سه ماه پیش خوندمش
حکایت ماست
می بینیم اما نمیبینیم
درسته بانو!
می بینم اما دیدن کافی نیست
ما کورانی هستیم که چشمانمان از جنس شیشه است
راستی سلام
میگم ناراحتی نداره که
چاره ش فشار دادن یه دکمه بود
خب خاموشش میکردین
همین کار را کردم
فقط کمی دیر شد
ممنون
اینقدر کیف کردم حرفتو رک و پوسکنده گفتی
اینقدر به دلم نشست که هیچ کامنتی رو نخونده اومد تا فقط و فقط بنویسم....
آیییییییییییییییییییی
گفتی امید
آی گفتی///
من موندم چرا لال شدیم...
از خودم شروع میکنم : " خاک بر سرم"
خدا نکنه بانو!
خیلی لطف دارید
چقدر دردهایمان شبیه همند
پایانِ شبِ سیه سپید است...
بذار دروغای آخرش رو هم بگه....!
فعلا که طرفداراش به غلط کردن افتادن چندوقت دیگه خودشم....
یاحق..
صبر و حوصله ما زیاد است
منتظر میشیم
سلام .اول ممنون از حضورت. بیت اول را اصلاح کن کمی سکته داره. شعرهات زیبا و روان هستند . آفرین. در ضمن لینکم کن چون لینکت کردم.
یه دستی به سر و رویش کشیدم
اما کلا عادت ندارم همانطور که با سراسیمه شعر می نویسم
ان را زیاد ویرایش کنم
اینم از کم حوصلگی من است
لینکت کردم اخوی!
خداوند به هرکسی یه استعدادی داده واسه این بنده خدا هم خالی بنده شده استعدادش
جدی اینم استعداده
سلام
توی عکس خوب نیافتاده 
اون آقا راستگو کیه؟
اینم از محجوب بودنشه که خوب تو عکس نیفته
خدا هر ملتی رو ی جوری عذاب میده، ملت مارو هم اینجوری
خیلی هم جالبه که اینهمه چرندیات میبافه بازم خیلی از مردم باهاشن!!! خدا رو شکر که واسه مجلسم تره خرد نمیکنه
این ملت نوبرن
به هر سازی خوب می رقصند
بعضی از ملت چقدر خرن که هنوز باورشون میشه
آقا من هر چی بهشون میگم این ال کرده و بل کرده میگن نه محمود اینجوری نمیکنه
میگم بابا محمود کرد ، نمیکنه یعنی چی...
هنوز دردش رو حس نکردن
لابد کارش رو خوب بلده
کم مونده بود که به شیاف گاه این خوشگله خوشگلا گیر بدیم که امیدخان زحمتش را کشید
خسته نباشی.....
ما شاعرا یه مثل داریم که میگه
چون قافیه تنگ اید
شاعر به جفنگ اید
خب وقتی مجبور باشیم به خاطر قافیه به شیاف گاه هم گیر می دهیم
هــــی امید جان
بعضی وقتها خیلی دلم می گیره . میرم تلویزیون رو روشن می کنم و چهره بعضی ها رو که الحمد لله همیشه حاضر در تلویزیون هستند می بینم و توی دلم چند تا فحش آبدار بهشون میدم و تلویزیون رو خاموش می کنم ! یه ریزه دلم خنک میشه !!!
اقا ما اهل فحش نیستیم
ولی به امتحانش می ارزد
شاید چاره دردمان شد