گرمک

شیرین ، خنک ، دلچسب و آبدار

گرمک

شیرین ، خنک ، دلچسب و آبدار

یاقوت چشمانت


من این یاقوت چشمت را ، به هــــر قیمت خریدارم

 

از این سود فراوان، دست .. به اخمی بر نمی دارم

 

 

در آن قندیل چشمانـــــت ، چنـــان برّاق و تابانست

 

که چشمم خیـره در چشمت ، تمام ِ عمــــر بیدارم

 

 

بهای گوهر چشمت، نه این سنگ و زر و سیمست

 

سمرقند و بخارا چیست؟... من از آن بیـــش بگذارم

 

 

اگر یک لحظه چشمانت ، به دست این گـــــدا افتد

 

چنان مغـــــــرور پا کوبم ، که قارون را به زیــــــر آرم

 

 

شراب چشـــــم یاقوتت ، به رنگ بـاده ی ناب است

 

برای مستی ِ عمــــــرم ، به چشمانت امیـــــدوارم

 

 

گرمک نوشت: باز چشمان یار کار دست دلم داد و زبان را به مبالغه اش گشود. با تنها دلخوشی امید گرمکی حوصله کنید. پلییییز!

 

 

استیضاح نوشت: به وزیر اقتصاد گفته اند جهت پاسخگویی به بی انضباطی های اقتصادی اش همراه با والدین خود تشریف بیاورد. سوال اینکه والدین بی انضباط برای پاسخگویی باید با کی تشریف بیاورند؟

 

 

کش نوشت: انگار دوباره بوی اختلاس میلیاردی داره میاد. عجب کشی میاد بوی اختلاس های میلیاردی؟!!!

 

 

گرمکانه: معاشقه را با مبالغه همراه کنید. اکسیری می شود برای خودش !

نظرات 20 + ارسال نظر
مستی سه‌شنبه 10 آبان 1390 ساعت 13:08 http://mooshekoor.blogfa.com

سلام و درود
یاقوت لب لعل تو مرجان مرا قوت
یاقوت نهم نام لب لعل تو یا قوت
شاعرش نمی دونم کیه!

شاعرش مهم نیست
مهم صاحب یاقوت است که بهایش گزاف است
درود

خاطره سه‌شنبه 10 آبان 1390 ساعت 13:12 http://rahalost.blogsky.com

سرودستی چنین دلکش تو گویی چشم از اوبردوز

که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمیگرد

سلام
وقتی از چشمان دلکش شعر می گین .لذت زندگی میاد زیر پوستم که تو این دنیا کسی هست که عاشق باشه..به پای هم پیر شین

عاشقی را در لایه لایه های پوستم می شود احساس کرد
روزی که عاشق نباشم نفسی امید را نیست و نمی خواهم که باشد.

درود

رضا سه‌شنبه 10 آبان 1390 ساعت 13:16 http://mahjoori.blogfa.com

آقا خیلی مخلصیم
ترکوندی با این کلامت

خیلی لذت بردم از شعرتون

اختلاص هم از مخلصی میاد و همه جوره مخلصتیم بقیشم بی خیال

قربانت

ما هم مخلص همه مخلصای بی اختلاصیم

فریاد سه‌شنبه 10 آبان 1390 ساعت 17:06

سلام امید جان
خدا را شکر انگار حالتون بهتره .
شعر زیبایی در وصف چشمان یارتون هست
فکر کنم من وبقیه دوستان به شنیدن این شعرها عادت کردیم ووابسته شدیم
ولی یک سوال چرا همیشه از چشمان یارتون میگین مگر هیچ چیز دیگه ای برای سرودن نداره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یارم سبد گل است و چشمانش گل سر سبد آن

درود بر شما و ممنون بخاطر حوصله تان

درود بر شما بانو!

ودود سه‌شنبه 10 آبان 1390 ساعت 17:08 http://vadoda.blogfa.com

سلام امید عزیز
شعرتون عالی
من میخونمتون.. یه دسته گل تقدیم شما باد

درود بر شما

مرسی
دنیا گلستان دل تان باد
خوش باشید

شبنم سه‌شنبه 10 آبان 1390 ساعت 19:36


میگن کارخونه ی کنار سایپا هم توش خبرایی شده گفتن صداشو در نیارین

صداست دیگه
خودش راهش را پیدا مکینه مثل آب

احسان سه‌شنبه 10 آبان 1390 ساعت 19:58 http://ehsanhp.blogsky.com/

امید جون کشش نده دیگه داداش!

خودش کش میاد
من بی تقصیرم

طالبی سه‌شنبه 10 آبان 1390 ساعت 22:20

افرین بر هوش خودم افرین مطمئنم بر هوش خودم

افرین بر خود خودت
اما بابت چی؟

کوروش سه‌شنبه 10 آبان 1390 ساعت 23:29 http://www.korosh7042.com/

درود بر تو که هرگاه به وصف چشم نگار می نشینی
کلمات همچون پرنده گان به آسمان تحیر پرواز می کنند
از بام احساست
چشمت به چشم یار همیشه دوخته باد

قربانت استاد!

زنده باشید تا من از کلام شما برای سرودن درس بگیرم

خیلی بزرگواری

اسکارلت چهارشنبه 11 آبان 1390 ساعت 00:31 http://barbaadrafte.blogfa.com

چشم ها همون چشم هان شما هر روز عاشق تر میشی انگار امیدخان!!!!!!!!!!!! عاشقیت مستدام

عشق هم مثل اختلاس کش میاد
ما هم تا می تونیم کشش میدیم

ممنون

نکرت چهارشنبه 11 آبان 1390 ساعت 00:32 http://www.aloode.blogsky.com

سلام استاد
خوبی؟
خوشا بحالت که چشم یار هر دم سازت را کوک میکند
ما که از بس به این درو ان در کوبیدیم چر جز سوسک و تخم مرغ و سیب زمینی همدمی یافتیم

عجب کش کشی اند این اقتصادیا ها
فدایت

بگرد دکتر جون! اون چشایی که مال تواند پیدا خواهی کرد

البته بدون هیزی

قربانت

ماهان چهارشنبه 11 آبان 1390 ساعت 10:13

درود بر جناب امید...

بیت آخر را بسیار دوست میدارم ....

چقدر زیباست چشمانی باشد که از دیدنشان سرمست شوی ....

چه کسی باور کرد جنگل جان مرا آتش عشق تو خاکستر کرد؟

درود بر ماهان عزیز!

اینم از سعادت بنده است
اگر قدرشناس باشم

شاد باشید

مهسا چهارشنبه 11 آبان 1390 ساعت 10:32 http://ffekreajib.blogsky.com

سلام....مثل همیشه...ولی قاطی کردن مبالغه با معاشقه اکسیر میشه ولی مثه همه جادوه ها تا غروب آفتاب کار میکنه...


اکسیر نداشتن بهتر از چابلوسیه!!!
و معشوق نداشتنو عاشق نداشتن بهتر از شکسته...
جدی جدی هستم....

خب از ترس شکست نباید جنگ کرد
اما بخاطر پیروزی جنگ طعم دیگری دارد

درود بر شما

. ۱ چهارشنبه 11 آبان 1390 ساعت 11:57


نکرت چهارشنبه 11 آبان 1390 ساعت 14:56 http://www.aloode.blogsky.com

باز هم اون جمله قدیمی
گشتم . بود! مال نکرت نبود

راستی امید جان
من دیشب یادم رفت بپرسم معاشقه با مبالغه چجور همراه میشه ونتیجه اش چی میشه؟

شنیدن کی بود مانند دیدن

پیدا کن انجام بده نتیجه رو خودت می بینی
قربانت

آجز چهارشنبه 11 آبان 1390 ساعت 15:06 http://www.ajez.blogsky.com

سلام امید جان

شعر خوبیه اینبار خود چشم نبود
بلکه یاقوتش بود

هی امان از این زمان زمانی که برد توان از این زبان

اختلاص هم بعید نیست خبرش دیگه تکراری شده واسمون

ممنون و درود

برای ما تکراری نیست
چون هر بار رقمش بزرگتر می شود

کوروش چهارشنبه 11 آبان 1390 ساعت 15:43 http://www.korosh7042.com/

اگر چه رآسمان تار و زمین سرد
اگرچه راکب اکنون گشته نامرد

اگر سرخ و سفیدو اینهمه سبز
شده رنگینه از نحس یکی زرد

امید ما ز پیشن قوی دار
ببین تاریخ با خصم چون کرد؟


پس به انتظار تاریخ می نشینیم

قربانت استاد

لیلی چهارشنبه 11 آبان 1390 ساعت 16:18 http://zar2.blogsky.com

سلام و درود برشما دوست عزیز
داخل کامنت قبلی به مطلب زیبایی اشاره کردین
ولی یه چیز دیگه اگه مشغول نباشیم چه کنیم واقعا داغون میشیم وقتی چشم باز کنی و واقعیت را ببینی

باید امیدوار بود
امیدوار!

درود بر شما

. ۱ چهارشنبه 11 آبان 1390 ساعت 17:50

مثل باران شنبه 28 آبان 1390 ساعت 18:48

آرزوی سلامتی برای شما و یار عزیزتون
امیدوارم چشمه زندگیتون همیشه بجوشه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.