سلطانی عدالت دوست بر آن شد که در ملک خود بگردد و احوال مردمش را جویا شود.
پس لشکرش آراست و با خدم و حشم به راه افتاد تا خدمت مردم کنند.
چند فرسنگ نرفته از کنار مزرعه ای گرمک چون عبور کرد بوی هوس انگیز گرمک در مشامش خوش آمد.
پس از وزیر پرسید که برداشتن یک گرمک توسط شاه از مزرعه رعیت حکمش چیست؟
وزیر گفت: در برابر جایگاه بلند شما و خدمتی که جناب شاه برای امنیت و رفاه آن رعیت انجام میدهد، اهدای یک گرمک کمترین خدمتی است که یک رعیت در حق ولی نعمتش می تواند انجام دهد.
پس شاه دستور داد تا گرمکی از مزرعه چیدند و خدمت او آوردند و نوش جان کرد.
چون به راه افتادند اندکی بعد به باغ اناری رسیدند. شاه همان پرسید و همان شنید و همان کار انجام شد.
پس از باغ انار به تاکستان انگور و بعد به حوضچه ماهی و بعد به گله گوسفند و بعد به ...
.
.
هزار سال بعد گرمکی در کتاب تاریخ الحکمایش نوشت:
در سال 3500 مندرآوردی، سلطانی جائر روزی با لشکری عظیم و انبوه دست به غارت و تاراج ملک و مردمش زد. چنان شد که بر هر دیاری گذشت جز خاکستر و ویرانی چیزی بجا نگذاشت.
چو شاهـی از زمین برداشت یک سنگ سپاهـــش بر کَـنـــد فرسنگ فرسنگ
دل از دنیــا بکن هر چنــد شاهـــــــــی که شاهان را ولـع سازد چو خــــرچنگ
چو کرمی بر زمیــن بی دست و پا باش که جـــز گـــورت نیـایــد عاقبـت چنــگ
به گـــور ِ هر کسی یــک سنـگ باشد به زیـــرش هـر کسی یکجـــور دلتنـگ
گرمک نوشت: اینم اضافه کنم که اینقدر دزد دزد نکنیم. گاه خود در لشکر دزدیم و خبر نداریم.
گرمکانه: دست دزدی را که با دست میدزد باید قطع کرد. آنکه با ایما و اشاره میدزد کجایش را باید قطع کرد؟!!!
خیلی زیبا بود
ممنون
و درود
من که موندم چی بگم....یاد این شعر افتادم
با خدا باش و پادشاهی کن...بی خدا باش و هر چه خواهی کن
شعرش خیلی قشنگ است
پس چرا میگی موندم چی بگم؟
داداش
اینور آدما رو باید سرشون رو قطع کرد
درود بر شما
کم نیست؟
یعنی شما میخوای دست و پامونو ببری دیگه ، دمت گرم
مطلبت البته خیلی قشنگ بود
چسبیدی به لینک های روزانه ما
البته شما می تونی ما رو لینک نکنی اگه خوشت نمیاد
موفق و سربلند باشی
قربون جیب پر پولت

اینقدر دانه درشت است که شما در میان انها معصومید
مگر شما را تا حالا لینک نکرده ام؟
ای وای بر من
چطور حواسم نبوده است؟
بزنم حالا این دست رو قطع کنم؟
عجب سلطان مردم دوست وعدالت پیشه ای !!!!!!
ماهم ازشون داریم هم سلطانش وهم وزیرو وزرا وبیاپایین تر....
بله دیگه. مملکت گل و بلبله
با خدا باش و با سلطان مپیچ؛


گرخدا برگشت صد سلطان به هیچ!
درود بردل نازک
اما مهربان
درود بر استاد مهر


ممنون
سلام

خوبی امید جان؟
واقعا شعر خیلی عجیب تاثیر میگذاره
مخصوصا اگه گرمکی باشه
حال کردم
فدایت
هرچه گرمک است تقدیم تو باد
که عزیزی برای گرمک
قربانت
درود بر شما ، اول سپاس از معرفتتان ،//// دوم سلطان هم سلطانهای قدیم/ سوم دزد ، فقط دزدهای جدید (آش رو با جاش میبرن خر رو با پالونش ، تمیز کار میکنن
) چهارم فرمود اینقدر کشش ندید / پنجم اینروزا باید به حال بعضی از ایرانیها !تاسف خورد ! (عجب این تاریخ تکرار میشه ! و عجب تر ! اینکه چرا ما عبرت نمیگیریم!) / ششم خلایق هرچه لایق! / هفتم عجب هفته چندش آوری! /هشتم یا امام رضا ....... آذرکده
قربانت رسیدن بخیر
امروز صبح نمیدونم چرا همش به شما فکر میکردم
رسیدنت بخیر
هرچه گفتی از دل ما گفتی
یاعلی
سلام
ایول
خیلی باحال بود
فکر کنم باید چشم و ابروشونو قطع کرد ( البته چشمو در میارن و ابرو رو تیغ میزنن )
فقط چشم و ابروشون رو؟ شایدم بهتر باشه.
میگیم همانکار را بکنند
ممنون
تو چون ماهی همه استاره داری


به خانه هم برون گهواره داری
که آسایشی اگر باشد به یک مرد
تو گوئی بهر درمان چاره داری
و خوشحالم که تو امید دلها
به خانه دو گل مه پاره داری
درود بر امید مهربانم
که سلامتی و شادیش را آرزومندم
ممنون استاد!


بازم با شعر طربناکت خیس شرمندگی ام کردی
قربانت
ممنونم از حضور گرم شما در وبم
...
هیس۲ رو بخونید و نظربدید
منم شعر میگم
یکشیو به نام مرا بنگر تو آرشیوم ببنید... ببنید منم شاعر میشم مثه شما؟؟؟
می خونم
البته قبلا هم دیده ام و زیبا بودند
البته من شاعر نیستم
همینطوری سر هم می کنم
سلام داداش .خوبی؟
ممنون. به لطف شما
هنوز زنده ایم
ببخشید که هی نظر میگذارم
به وب دوستم هم سر بزنید
ermiya14.blogsky.com
چشم حتما سر می زنم
دوباره مارا مهمان طبع گرمک خود کردید و طنز زیبا نوشتید.
هرچه بگند نمکش می زنند وای به روزی که بگندد نمک......
گر شاه و شحنه از مردم بدزدند دیگر چه جای شکوه و گلایه است
چرا همیشه نمک ما می گندد و نمک اجنبی رو به رشد و ترقی است؟
ممنون
سلام و درود
مطلبت زیبا بود خیلی!
گر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی
برآورند غلامان او درخت از بیخ
منم میخواستم همین رو بگم ولی به زبان خودم
ممنون و درود فراوان
سلام
داستان جالب وزیبایی بود شعر تونم بسیار زیبا بود.من موندم اگه این پادشاه در این دوره ازگرمک شما ( وبلاگ شما)عبور می کرد و اندر حکم گرمک شما را می پرسید حاضر بودید این گرمکی که متعلق به همه است رابه ایشان تقدیم کنید؟؟؟؟؟
پاچه خواری؟
گرمک ما مخلص تواضع است و بس
قلم در مدیحه سلطانی جز سلطان عشق نگشوده ام تاکنون
و نخواهم گشود
درود
تو وب جدیدت کلا رویه ت عوض شده از زمین تا آسمون فرق کرده.. بسی لذت بردیم
اونی که با ایما و اشاره دزدی میکنه به نظرم باید چشمشو از حدقه درآورد چون اگه چشم نداشته باشه ایما و اشاره نمیکنه
همیشه باید در تفاوت و تغییر بود
با در اوردن چشمش موافقم
ولی ابروش رو بذاریم باشه عبرت سایرین
سلاو دوست عزیز
منو بردی به دوران کودکی و کلاس دبستان (اصلا دوست ندارم بگم ابتدایی)
یادته شعر پروین رو
روزی پادشه ای ....
یادته جواب زان میانه پرسید یکی کودک یتیم!!!
آری این اشک دیده منو خون دل شماست
همیشه یادمون باشه دزدی که با چراغ آید گزیده تر برد
به امید روزی خوش
بله یادمه
تاریخ ما پر از قصه های تکرای است که بازم تکرار می شوند
درود بر شما و حضور سبزتان
شعر عالی بود امید جان...
ممنون بانو!
درود
سلام استاد
گرمکانه : اونا رو چون می دونستن قدیم رو بند می زدند ( نقاب)
الانه روبند نمی بندند. عینک افتابی بهتر جواب میده کلاس هم داره
سلام استاد
گرمکانه : اونا رو چون می دونستن قدیم رو بند می زدند ( نقاب)
سلام
سلطان اگه سلطان بود تِش دسته دار نبود
قربونت
دستش برای سلطانه نه؟
آبروش که باشه سر جاش کسی عبرت نمیگیره
دزدی با آبرو !!!!!!!
درست میگی. اختلاس بی ابرویی نیست.
اعتراض ما یحتمل بی ابرویی است
وب جالبیه خوشم اومد به من هم سر بزن
چشم ولی کاش ادرس را درست می نوشتید
سلام خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من یه تولد کوچولو گرفتم اگه دلت خواست دوست داشتی بیا
مرسی
تولدت مبارک
اونم به چشم
بفرمایید جناب گرمک این هم ادرس کامل
خدمت می رسیم
الساعه
خیلی زیبا و جالب بود . نکات ظریفی داشت .
وقتی که برای قدوم سلطان مردم سراسیمه جلوی قاطرش ردیف شوند و با دست زدن به دم قاطرش تبرک بجویند ، همینی می شود که در داستان آمد .
رک گویی شما حرف ندارد
درود
به دلمان نشست این پست ... عجیب ها
مخصوصا گرمک نوشت ...
راستی
مرحبا به برادر بزرگوار خطه ی لرستان ... واقعا مرحبا
شما خیلی لطف دارید
گرمک ما پیشکش خوبانی چون شما
سلام
اینطور چیزها که اینجا توی دنیای واقعی ما وجود نداره
اما لااقل با دیدن و خوندنشون توی دنیای مجازی روحم شاد میشه
انشاا... که همیشه مستدام باشه
منم دلم هوای یه سفر معنوی کرده
خوش به حال زائرین خونه خدا
شما که همیشه در حال زیارتین
ما باید به حال شما غبطه بخوریم
درود بر شما