گرمک

شیرین ، خنک ، دلچسب و آبدار

گرمک

شیرین ، خنک ، دلچسب و آبدار

تیر نگاهت

شاهین خیالم را ، آن تیـــــــــر نگاهت کشت

این ماهی عاشق را، آن صورت ماهت کشت

آن عشوه ی چشمانت، وقتی که گذرمی کرد

از کوچه چشمانم، دل را سر راهت کشت

هر بار که بر میخاست از شوق تماشایت

با تیــزی مژگانت ، سرباز سپاهت کشت

گفتند تماشایت، بی پرده گنه کاریست

آنقدر نگه کردم، تا سوز گناهت کشت

می دانی چرا شعرم، از قافیه خالی ماند؟؟

هر قافیه آوردم ، آن قاف نگاهت کشت