مرغ دل را آنکه مجنون کرده است
حــــــال لیلا را دگرگون کرده است
عاشقی با نان ِ خالی عیب نیست
عاشقان را عشق قارون کرده است
خاک ایران عطر و بوی عشق داشت
گـَنده بویی زشت، بیرون کرده است
هر کجا از سبزه بر تن جامه داشت
خشک و خالی مثل هامون کرده است
عمر یک شمع است آن دولت که او
در دل پروانه ها خون کرده است
تا ابد با نام او نفرین ماست
آنکه ایران را چنین دون کرده است
گرمک نوشت:
می خواستم از عشق بگویم . از همان عشق زیبا و همیشگی.
اما آنقدر کام این سرزمین را تلخ دیدم که نتوانستم چیز دیگری بنویسم.
دلم کوچک است ،
ولی انقدر جا دارد که
برای هر عزیزی که دوستش دارم ،
نیمکتی بگذارم برای همیشه ...
به چارپایه هم می شود اکتفا کرد
اگر باشد
سلام امیدجان . زیبا بود آفرین.
قربانت
به قول احسان خواجه امیری:
یه قهوه که هر چی شکر بریزی بازم همون تلخی نابُ داره!!
حکایت سرزمین ما هم، همون قهوه ی تلخه!
مثل قهوه تلخ مهران مدیری!!!
ای عشق...ای عشق...چهره آبی ات پیدا نیست!
ها والله!
کبوتر های پرانده
به لانه باز نگشتند
در این شبگیر
زین نابخردی ِقوم ِتحجر
باید
منتظر ِکبوترسپید ِ در دهان
برگ زیتون
باشیم.
بداهه (کوروش نادرخانی)
روی ماهت را می بوسم امید عزیزم
ممنون استاد!
برعکس صاایرانه!
هر روز بدتر از دیروز
سلام امید خان
چه می شد اگر عکس برعکس می شد
اینا دارن چشمه ی ذوق شاعرا رو کور میکنن که
اشک ما را دولت از نالایقی
توی چشمان رود جیحون کرده است
شیخ ما چون گشته است افسانه ای !
ملتی را جمله افسون کرده است
...
آی گفتی
آی گفتی
سلام
استعداد ها ی کور شنیده بودم
امروزه هم عشق ها کور رو دارم می بینم و می شنوم
شهر فرنگ است خب!
محمود خان کشور رو داغون کرد
خانش را جدی گفتی؟!
اتفاقا برای فراموش کردن این درد جانکاهی که دامان همه را گرفته باید راه گریزی یافت واز عشق گفتن بهترین راه است
به به! خانم معلم دکتر هم هستند
شیرین شدنِ کام ِ عزیزانِ هموطنم
بزرگترین آرزوییِ که در حال حاضر دارم
و چه آرزوی دوری!
خیلی هم دور نیست
ما دور وایسادیم
من اگر زبانم آتش
من اگر ترانه هایم
همه شعله های سرکش
چه کنم که یک دل است همه داغ های سوزان
غم خستگان عشق و غم کشتگان نفرت
غم آبهای هرز و غم باغهای سوزان
تو اگر در این بیابان
غزلی چو آب خواهی ،
عجبا که از سرابی
شطی از شراب خواهی .
"محمود کیانوش"
سلام بر دوست عزیز ...