هــدهــدی میگفت : در درگاه دوسـت آنکه بـا خود درد دارد قابل است
صــورت فربـــــــه نــدارد مشتــــــــــری آنکه رویــــی زرد دارد قابل است
آتــش و آتشفشان بــی قیمـت است آنکه داغی سـرد دارد قابل است
خــــاک نامـــــردی نگیــرد ذات دوست آنکه خاکش مـرد دارد قابل است
یک دو جین ذکر و نمازت هیچ نیست آنکه بــا خود درد دارد قابل است
گرمک نوشت: احمد قابل هم رفت. مردی که بسیار دوستش داشتم.
خدایش بیامرزد!
دنیا هر روز از مردی تهی تر می شود. افسوس!
سلام
اشعار تون روز به روز زیباتر میشه
خداوند اموات شما را بیامرزد
ممنون
خدا بیامرزتشون.راستش من نمی شناختم اما حتما مرد خوبی بودن
*آنکه بــا خود درد دارد قابل است*
تاکید این عبارت
اون هم دو بار!!
حواست را برم
گویا خانواده اش گفتن حیات نباتی داره
نمی دانم
تویِ این دنیا
اگه بخواهیم که بمونیم باید بد باشیم!
خوبها همیشه زود میرن...
خدا رحمتشون کنه..
کی دلش میخاد بمونه
اخه اینجا ماندن داره؟!
غمگنانه ای و اینهمه زیبا
بارها گفتگویش را شنیده ام
چه مرگ!!!! ها ی دردناکی
درود امید عزیزم
سلام قربانت برم
منم مثه فریناز نمیشناسمش، خدا رحمتش کنه
خداوند اموات شما را بیامرزد
درود بسیار رفیق
خوبی ؟
خداوند رحمت کند ایشان را
به خوبی شما
دلتنگ شماییم
این روزها فقط وقتی عزیزان بزرگ واری مثل احمد قابل از دست می روند با خودم این فکر را می کنم...پس چرا فلانی نمی میره!
منم همینطور
منم دلم نمیخواد بمونم
ولی نمیدونم چرا تا الان موندم!
خدا رحمتش کند .
انشالله هر چه زودتر نوبت این حکومت داران نالایق برسه تا از دستشون راحت بشیم
انساله
خدایش بیامرزد. واقعا مرد بزرگی بود. همین که زدن حرف حق و زندان را بجای عافیت و آزادی ترجیح داد نشان از مدانگیش داشت. امیدوارم ما هم بویی از آزادی و مردانگی ببریم و به فرموده امام حسین لااقل آزاده باشیم. آمین!
همینطور است