ای شکم خیره به نانی بساز
پشت دو تا کن که به آن شد نیاز
نان تو از قیمت جان هم گذشت
وقتی که نان نیست مکن سفره باز
گرچه بشر اشرف خلق است ولی
مرغ همی عشوه کند، بــــره ناز
دخل نفس می زند و عکس ِ آن
خــــرج چنان می گذرد تخت گاز
ای شکم خیره! مرا قصه ایست
گوش بیاور که بگویم بـــــــه راز
تا که رضا بودی به یک قرص نان
مزرعه را خورد به یک شب گراز
سهم تو از سفره ی نان کم نبود
نان تو بردند و تو سر در نماز
نان تو دادند به آن دیگری
آنکه هم اکنون شده گردن دراز
وقتی که خود دزد شود محتسب
غارت هر قافله ای شد مجاز
دزدی نان پیشه ی هر حاکمیست
جنگ بسی شد سر ِ این امتیاز
صاحب نان صاحب جان بوده است
تا نشود اشکمی سیر از نیاز
قصه همین بـــــود،کم و مختصر
نانی اگر مانده بخــــور بـــا پیاز
گرمک نوشت:
روزگار عزت نفس هم گذشته است. فرمایشات شیخ اجل مبنی بر اقناع، مانع از پشت دو تا کردن برای یک لقمه نان برای این شکم گرسنه هم نمی شود.
آن روز که حراج نان مان را به تماشا نشسته بودیم باید می دانستیم که امروز محتاج نان شب خود خواهیم شد و به لطف نان و خورشت ما، گردن درازانی چون اسد قد می کشند و روزی به جان خلق خواهند افتاد.
در آرزوی نان
اسم یک فیلمه؟!
جدای از بحث نان و مملکت، یه دست جیغ هوراااا نیاز داره گرمکتون
شایدم صاحب گرمک با پیشرفت روزافزون در امر شعرسرایی های ناب!
احسنت آقا گرمکی
همین که شما می گویید خوب است برای بی جنبه شدن گرمک کافیست
لطفا جیغ نننننننننننه!!
یک قدم با من بیا
من پر از تنهایی ام
یک نفس با من بخوان
نغمه ی لالایی ام
اندکی اینجا بشین
ساحل دریایی ام
دل به امواجم سپار
من پر از شیدایی ام
وبلاگ جالبی دارید
ممنون رفیق
گفتم میام حالتونو میپرسم دست خالی نیام
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/8/87/%D9%86%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D8%B1%D8%A8%D8%B1%DB%8C.jpg
http://blog.chenchene.com/images/barbari3.jpg
حال شما آبجی!
چقدر داغ بود
از کجا گرفته بودی؟!
دست شما درد نکند
رضا امیرخانی تو کتاب نفحات نفت به همین موضوع اشاره کرده بود و از شیخ اجل حکایت کرده بود.
ایشان در ان کتاب هم فرموده اند که در جامعه ی امروز غلط میکند ان کسی که نزد حاکم سر خم نمی کند
همش واسه نونه
بزن دست قشنگه رو به افتخارش
ولی..
خو چجور بگم
باید با واقعیت کنار اومد
کار از بیخ و بن ایراد داره
درست مث گندابیه که هر چی همش بزنیم به عمق بوی لجنش بیشتر پی می بریم
اوضاع خرابتر از اونیه که ما فکر میکنیم
بی تفاوتی ما بدترش هم می کند
عاقبت از اینهمه نامردمی
دست بگیرم سر سیم سه فاز !
تا بکنم خودکشی راحت شوم
فاتحه خوانند به من پاکباز !
خدا نکند رفیق!
اونوقت کی برامون اینهمه شعر طربناک بسراید
داداش جوابتونو دادم . تشریف بیارین
چه قد گرمک نوشت این پستتون به دلم نشست حرف دل خیلی ها رو زدید . . .
البته تو این موقعیت گردن کلفتان هم خوب استفاده میکنن ! و به قولی از آب گل آلود ماهی میگیرن!منظورم بعضی از بازاری ها هستن . که هرچی شکم مردم خالی تر میشه شکم اونا پر تر میشه!!! :|
امید جان میشه از استاد سعدی بپرسید اگر نان خالی گیر نیومد این شکم خیره به چی بسازه
پرسیدم گفت باد هوا!
دخل نفس می زند و عکس ِ آن
خــــرج چنان می گذرد تخت گاز
چی بگم که گل میگی ننه ...
عزیزی ننه!