گرمک

شیرین ، خنک ، دلچسب و آبدار

گرمک

شیرین ، خنک ، دلچسب و آبدار

پر و بال فهم


دو کبوتــــــــر ســر  ِ دیوار نشستند


به دو تا سنگ سر  ِ هر دو شکستند


 

یکی فـــــریاد بر آورد کـــــــــه آدم


همگی سنگدل و قاتل و پستند


 

پر ِ پرواز گشود آن یکی ، یعنـــــــی


پـــــــر ِ خود باز گشا ، آنکه نبستند !!؟


 

قفسی تنــــــــگ تر از جهل نباشد


عُقلا از تـــن ِ خود بند گسستند


 

منشین تا که به بال ِ تو زنند سنگ


مشو غافل ، به کمین تو نشستند


 

 

گرمک نوشت:


این شعر را برای یک دوست نوشتم.

جای نصیحت بهتر دیدم به زبان شعر  در مورد حال و روزی که دارد و همینطور راه گریزش نظرم را بنویسم.

نظرات 10 + ارسال نظر
*** MOJTABA *** شنبه 2 اردیبهشت 1391 ساعت 12:47 http://mojtabamax.blogsky.com

خیلی قشنگ بود...حال کردم...دمت ولرم...

دمت جیز عزیز!

محمد یاری شنبه 2 اردیبهشت 1391 ساعت 13:06 http://blackamoor.blogsky.com/

خیلی زیبا بود ، امید که بگشاید

امید که به وقت بگشاید

مسافر شنبه 2 اردیبهشت 1391 ساعت 13:51 http://doncorleone.blogsky.com

سلام
داداش یعنی مثل ماهی لیز بخوریم و از دست هر چی آدمه جاهله فرار کنیم دیگه
نه؟

نه منظورم این بود که همیشه در تیررس بودن جسارت و شجاعت نیست
هرچیزی در وقت خودش خوب است

*** MOJTABA *** شنبه 2 اردیبهشت 1391 ساعت 15:00 http://mojtabamax.blogsky.com

من لینکیدمت...مونده به مرامت،خواه بلینک... خواه نلینک...

چشم می لینکم

فیلسوف قزوینی شنبه 2 اردیبهشت 1391 ساعت 16:40 http://jameolmozakhrafa.com

درود برامیدعزیز . زیبا بود

نه به اندازه شعرهای زیبای شما

سپاس

فریناز شنبه 2 اردیبهشت 1391 ساعت 19:22

نمی دونم چرا گریه م گرفت

واسه چی؟

حسین ب شنبه 2 اردیبهشت 1391 ساعت 20:11 http://hosseinbarari.blogfa.com

سلام امیــد خوب هستی ؟؟؟

به شرطی حرفت درسته که بتونیم سعدی و در زمره عرفا قرار بدیم ! بعضی ها موضع گیری عرفا درباره اهل بیت و خلفای راشدین رو تقیه میدونن بعضی ها هم معتقدن این اشعار مال دورانی هست که هنوز "کامل" نشدن ! به نظر من سعدی و فردوسی قطعا سنی بودن و مولانا و حافظ و عطار و محی الدین و ... جاب بحث دارن ...

البته برا من خیلی شیعه و سنی بودنشون اهمیت نداره ...

راستی شعرتم زیبا بـــــود !! برا خودت استادی شدی ماشاا ...

یاعلـــــی

همینکه شیعه و سنی بودنش برات اهمیت ندارد خیلی حرف بزرگی است

کاش انصاف ترا بقیه هم داشتند

قربانت من هنوز جوجه ام

باید هنوز پای اب و دانه بزرگان بنشینم

عزیزی!
علی یارت

نازنین شنبه 2 اردیبهشت 1391 ساعت 22:25

از ماست که بر ماست...
شاعر میگه تقصیر خودم بوده هر چی که سرم اومد

من خودم به عینه تجربه کردم
کاملا باهاتون موافقم
امیدوارم مخاططبتون هم راه درستو پیدا کنن

اتفاقا همین از ماست بر ماست را براش یه پستی دارم

مرسی از یاداوری تان

خاطره یکشنبه 3 اردیبهشت 1391 ساعت 00:14

سلام...خوب طبعتان گل کرده و نصایح را شعر گونه مینویسید....

شما نه گلید همه چی را گل می بینید
مرسی

سینا یکشنبه 3 اردیبهشت 1391 ساعت 16:37 http://omide-ma.blogsky.com

مرغ دلم باز پریدن گرفت

مواظب باش روی دیوار مردم نشینه
عواقب داره

برای مصرع اول یک شعر چیزی خوبی گفتی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.